رابطه حجاب با فرهنگ اسلامی

تفاوت عمده فرهنگی جدید غربی در فرهنگ اسلامی در تعریف انسان منعکس می شود، در خصوص رابطه حجاب با فرهنگ اسلامی می توان گفت اگر انسان برحسب فرهنگ غربی موجودی است که معنویت فرع و رو بنای زندگی مادی اوست؛در فرهنگ اسلامی موجودی است که معنویت کمال و غایت و نهایت زندگی اوست.

رابطه حجاب با فرهنگ اسلامی

نکته مهم درباره رابطه حجاب با فرهنگ اسلامی اینست که :

در اسلام، معنویت و روحانیت به هیچ وجه در مقابل مادیت و جسمانیت قرار نگرفته است؛

و چنان نیست که انسان مجبور باشد به حقیقت معنوی، واقعیت مادی خویش را نابود کند.

معنویت اسلامی رقیب مادیت نیست بلکه هدایت کننده و کنترل کننده جسمانیت و مادیت است.

دین برای این نیامده است که ما را از جسم غافل سازد و ما را از دنیا جدا کند ؛

بلکه برای آن است که به ما «اندازه» تا بتوانیم حفظ اعتدال از افراط و تفریط مصون بمانیم؛

و مثلا چنان نباشیم که خودآرایی کنیم و به جز بهره وری از جسم به هیچ چیز نیندیشیم.

لباس هر انسان پرچم کشور وجود اوست پرچمی است که او بر سر در خانه وجود خود نصب کرده است و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند. همچنان که هر ملتی با وفا داری و احترام به پرچم خود،اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابزار می کند، هر انسانی نیز مادام که به یک سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دلبسته باشد لباس با آن ارزش‌ها و بینش‌های را از تن بدر نخواهد کرد.

حجاب در فرهنگ ملت های جهان

بنا به گواهی متون تاریخی،در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های دینی جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است،هرچند حجاب در طول تاریخ فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان یا منتقدان مذهبی، تشدید یا تخفیف یافته است ؛

ولی همواره در تاریخ حیات زنان تداوم یافته و هیچ گاه از میان رخت بر نبسته است.

بنابراین متداول بودن حجاب در میان ملل مختلف با آنچه دارای عقاید، مذاهب و شرایط جغرافیایی متفاوتی بوده‌اند،

نشانگر آنست که تمایل به پوشش و حجاب، از فطرت درونی انسان سرچشمه می گیرد ؛

نه از تمدن، فرهنگ یا عقاید مذهبی.

ویل دورانت، در مورد حجاب شدیدی که در مورد زنان بریتانیای جدید و جزیره برنئو،اعمال می شد چنین می‌نویسد:

«در بریتانیای جدید، والدین ثروتمند، در مدت پنج سال بحرانی جوانی، دختران خود را در کلبه های زندانی می‌کنند و پیر زنان پاکدامنی را به زندانبانی می گمارند،دختران حق خروج از این کلبه را ندارند و تنها اقارب نزدیک می توانند آنها را ببینند.»

مهدی قلی هدایت در کتاب «خاطرات و خطرات» از رواج سختی حجاب بین زنان خبر می دهد،به تعبیر او:

زنان در معابر عمومی جز در ملحفه و پرده ظاهر نمی شدند و در خانه نیز دارای اندرونی و بیرونی بودند.صرف نظر از افراط و تفریط هایی که در مورد حجاب وجود داشته است،رواج آن نزد اکثر ملل، دلیل روشنی بر گرایش باطنی و فطری زن و جوامع بشری به سوی حجاب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *