تربیت منفی در حجاب
- دسته : بی حجابی
- 26 سپتامبر 2019 | 11:09
بی حجابی پدیده ای اجتماعی است که برای رسیدن به عوامل و علل آن باید با نگاهی اجتماعی ، مسائل و زمینههای آن را دید. گاه تربیت منفی در حجاب ممکن است نتیجه عکس داشته باشد.
این بحث از جهات مختلفی قابل تامل و توجه است
و بیگمان در چگونگی پیدایش و رشد و گسترش آن نمیتوان به یک یا چند عامل بسنده کرد .
چنان که راهحلهای این معضل اجتماعی را نیز نمیتوان ساده انگارانه در مطالبی محدود کرد.
هویت و شخصیت زن در گروه منش و روش زندگی او است؛
حجاب و پوشش منش والای زن مسلمان و شیوه عظیم زندگی او است.
زن با حجاب از اینکه بازیچه هوسها قرار گیرد مانع میشود
و از اینکه عامل فساد گستری فساد اندیشان شود، جلوگیری مینماید.
برداشتن حجاب از اندام زن با هدف هویت زدایی از زن مسلمان انجام میشد
تا بیشتر از آنکه زن حافظ آرمان مکتب و شخصیتش باشد، برآورده امیال ، هوسها و اهداف سلطهجویانه جباران گردد.
آنچه استعمار انگلیس میخواست در ایران برقرار شود که جزء موارد تربیت منفی در حجاب به شمار می آید به این شرح بود:
۱- در مسئله بیحجابی زنان باید کوشش فوقالعادهای به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بیحجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند.
۲- باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنیعباس متداول شده و مطلقاً سنت اسلام نیست.
۳- مردم همسران پیامبر را بدون حجاب میدیدند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعالیت داشته اند.
۴- حجاب زن با تبلیغات وسیعی از میان برود.
۵- وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشقبازی و روابط جنسی نامشروع با زنان غیرمسلمان وادار کنند و این زنان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آن تقلید کنند.
برای اکثریت جوانان این سوال مطرح می شود که چرا اسلام حجاب را بر زنان واجب کرده است؟
باید در جواب گفت:
زیرا حجاب، بهترین محافظ و حصاری است که زن را از خطر بیگانه مصون می دارد.
زن بی حجاب همچون میوه درختی است که شاخه آن از دیوار باغ به بیرون آویزان است
و هر رهگذری به سوی آن دست دراز می کند
یا مانند گلی است که هر کسی به چیدن آن تمایل دارد.